زبان حال رزمندگان عازم به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کاروان کربلاست سوی میدان می رویم امر پاک رهبر است ما مطیع رهبریم یک اشارت کرده است خصم از پا افکنید داده فرمانم کهخیزهمچو پیکانمی رویم چونکه اسلام عزیز در خطر دید آن عزیز تا که دشمن را زبن ای برادر بر کنیم از دیار شاهدان شهر نی ریز عزیز هیچ با ما دم مزن صلح تحمیلی حرام تا نیفتد این دیار در کف صدامیان صحن و ایوانت حسین جلوه گاه عاشقان حمله باید برستمگر، گاه ماندننیست دیگر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
کاروان کربلاست سوی میدان می رویم امر پاک رهبر است ما مطیع رهبریم یک اشارت کرده است خصم از پا افکنید داده فرمانم کهخیزهمچو پیکانمی رویم چونکه اسلام عزیز در خطر دید آن عزیز تا که دشمن را زبن ای برادر بر کنیم از دیار شاهدان شهر نی ریز عزیز هیچ با ما دم مزن صلح تحمیلی حرام تا نیفتد این دیار در کف صدامیان صحن و ایوانت حسین جلوه گاه عاشقان حمله باید برستمگر، گاه ماندننیست دیگر...
یادی از عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در فتح المبین رمز یا زهرا بود سنگرنشینان خدا ازجان گذشتند بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه رزمندگان را یاوری کن بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه از دست دژخیمان فرات آزاد گشته یارب عنایت کن به ما فتح نهایی یارب به ما از لطف پیروزی عطا کن سنگر نشینان خدا از جان گذشتند از جان و دل ما عاشق وصل حسینیم ما از ره کرب وبلاتا قدس یکسر رزم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
در فتح المبین رمز یا زهرا بود سنگرنشینان خدا ازجان گذشتند بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه رزمندگان را یاوری کن بود این سخن ذکر همه یا فاطمه یا فاطمه از دست دژخیمان فرات آزاد گشته یارب عنایت کن به ما فتح نهایی یارب به ما از لطف پیروزی عطا کن سنگر نشینان خدا از جان گذشتند از جان و دل ما عاشق وصل حسینیم ما از ره کرب وبلاتا قدس یکسر رزم...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا طالبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا طالبي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به امام امت و با سلام و درود فراوان به روان پاک شهدا، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. چند کلمهای به عنوان وصیت در این کاغذ یادداشت میکنم و امیدوارم که به آن عمل کنند. پدر و مادر عزیز و گرامیم، نمیدانم چطور و چه جوری سخنم را آغاز کنم و زحمات شما را که در این مدت برای من کشیدهاید توصیف و ذکر کنم. پدر و مادر، امیدوارم که در مرگ من...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا طالبي »
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام به امام امت و با سلام و درود فراوان به روان پاک شهدا، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. چند کلمهای به عنوان وصیت در این کاغذ یادداشت میکنم و امیدوارم که به آن عمل کنند. پدر و مادر عزیز و گرامیم، نمیدانم چطور و چه جوری سخنم را آغاز کنم و زحمات شما را که در این مدت برای من کشیدهاید توصیف و ذکر کنم. پدر و مادر، امیدوارم که در مرگ من...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا کاتوزیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا کاتوزيان »
سجاده را که میگشائیم، از سجدههای بیریای تو حکایت میکند. با هرکس که به گفتگو مینشینیم، از مهربانی و وفای تو میگوید. سراغ مجنون را که میگیریم، نشانی کوی تو را میدهند که بیقرار دیدار دوست بودی و شهادت را بهترین راه برای رسیدن به منظور انتخاب کردی. بیشتر که میپرسیم، میگویند: در یک روز بهاری ـ10/3/1337ـ میان خانوادهای متدین و عاشق اهلبیت(ع) در شهرستان نیریز چشم به جهان گشود. پدر نام «غلامرضا» را برای او انتخاب کرد...
به یاد شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
پیرو مکتب الله و حسین و حسنم محسنام کوهکنم در ره دین خدا جان بکف و گام زنم محسنام کوهکنم رزمجو طالب حق یاور دین، حزب الله در صف جنگ ندیدی که چه دشمن شکنم محسنام کوهکنم درس آزادگی از مکـــتب زهرای بتول خوب آموخته ام تا که چنین پاره تنم محسنام کوهکنم در پی امر خمینی(ره) که مرا بود مطاع جان بکف ، راه سپر بهر دفاع وطــــنم محسنام کوهکنم چونکه دیدم وطنــم در کف صدام پلید همچو یعقوب تو گویی که به بیت الحزنم محسنام...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
پیرو مکتب الله و حسین و حسنم محسنام کوهکنم در ره دین خدا جان بکف و گام زنم محسنام کوهکنم رزمجو طالب حق یاور دین، حزب الله در صف جنگ ندیدی که چه دشمن شکنم محسنام کوهکنم درس آزادگی از مکـــتب زهرای بتول خوب آموخته ام تا که چنین پاره تنم محسنام کوهکنم در پی امر خمینی(ره) که مرا بود مطاع جان بکف ، راه سپر بهر دفاع وطــــنم محسنام کوهکنم چونکه دیدم وطنــم در کف صدام پلید همچو یعقوب تو گویی که به بیت الحزنم محسنام...
بیاد هنرجویان و دانش آموزان شهید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای هنرجویان با ایمان سلام باد از ما بر شماها صد درود وارد خاک وطن شدپیکر پاک شهید رفت او درجبهه تا تن را رها سازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ای دوستان نازنین رهبرما درجهان پیرجماران است و بس جان بکف با امرو دستورخمینی می رویم مادرم از دادن فرزندخود دلشاد باش گریه کن از بهر من اما کمی آهسته باش من بکام خود رسیدم حجله من گور شد شد حمیدی در ره ایمان شهید آیه...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای هنرجویان با ایمان سلام باد از ما بر شماها صد درود وارد خاک وطن شدپیکر پاک شهید رفت او درجبهه تا تن را رها سازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ای دوستان نازنین رهبرما درجهان پیرجماران است و بس جان بکف با امرو دستورخمینی می رویم مادرم از دادن فرزندخود دلشاد باش گریه کن از بهر من اما کمی آهسته باش من بکام خود رسیدم حجله من گور شد شد حمیدی در ره ایمان شهید آیه...
زندگینامه جانباز علی شاکر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نیریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند. دوره دبستان را در بنهکلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی(ره)...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نیریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند. دوره دبستان را در بنهکلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی(ره)...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
فروردین سال 1347 یادآور درخشش خورشید وجود کودکی زیبا در روستای مشکان از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین و دامدار میباشد. این کودک را پدر «رمضان» نامید و با همت مادر، اورا به آداب مسلمانی تربیت کردند. آنگاه که توان فراگرفتن علوم روز را بدست آورد دوره ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شروع کرد. احترام به معلمها و همکلاسیهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
فروردین سال 1347 یادآور درخشش خورشید وجود کودکی زیبا در روستای مشکان از توابع نیریز، میان خانوادهای متدین و دامدار میباشد. این کودک را پدر «رمضان» نامید و با همت مادر، اورا به آداب مسلمانی تربیت کردند. آنگاه که توان فراگرفتن علوم روز را بدست آورد دوره ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شروع کرد. احترام به معلمها و همکلاسیهای...
به یاد شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیببنمظاهر رفت دهقانپور ما ریشچونبرفش زخونپاک او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چونتو بودی از دل و جان عاشقوشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب ما چه نیکو آمدیخوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخونخود محاسن را چه رنگین کردهای چشمبردرهر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشتهای پیکر پاک...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیببنمظاهر رفت دهقانپور ما ریشچونبرفش زخونپاک او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چونتو بودی از دل و جان عاشقوشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب ما چه نیکو آمدیخوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخونخود محاسن را چه رنگین کردهای چشمبردرهر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشتهای پیکر پاک...